الحمد لله رب العالمین
ستایش خداوندی را سزاست که پروردگار عالم است.
این اولین کلماتی است که کتاب با آن آغاز میشود
وجدا از آغاز کننده همیشگی کلمات یعنی بسم الله الرحمن الرحیم است.
وقتی که به این کلمات نگاه میکنم انگار که عزتی فراتر ، مرا به خود میخواند.
هیچ چیزی برای ستایش کردن شایسته نیست مگر او که پروردگار جهانیان است.
پس بر هیچ کس مدح نخواهم کرد و هیچ کسی بر من برتری ندارد و تنفسم را
آغشته به ستایش هیچ کسی نخواهم کرد جز او.
حالا من اولین دریافتی که کرده ام عزت است و باور اینکه وجودم عزیز است .
پس بر خود میبالم و شادمانم از اینکه کتاب را میخوانم و اشتیاقم دوصد میگردد.
الحمد لله رب العالمین
تفسیر این کلمات از نوشته های بزرگان: ربّ» به کسى گفته مىشود که هم مالک وصاحب چیزى است و هم در رشدو پرورش آن نقش دارد. خداوند هم صاحب حقیقى عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن. پس همه هستى حرکت تکاملى دارد و در مسیرى که خداوند معیّن کرده، هدایت مىشود.مفهوم حمد، ترکیبى از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبایى، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت واحسان دیگران، زبان به تشکّر مىگشاید. خداوند متعال به خاطر کمال و جمالش، شایستهى ستایش وبه خاطر احسانها و نعمتهایش، لایق شکرگزارى است. «الحمدللّه» بهترین نوع تشکّر از خداوند است. هر کس در هرجا، با هر زبانى، هرگونه ستایشى از هر کمال و زیبایى دارد، در حقیقت سرچشمهى آن را ستایش مىکند. البتّه حمد خداوند منافات با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنکه به امر خدا و در خط و مسیر او باشد. خداوند مسیر رشد و تربیت همه را تعیین نمودهاست: «ربّنا الّذى اعطى کل شیىء خلقه ثمّ هدى» <21> پرودگار ما همهى موجودات را نعمت وجود بخشیده و سپس به راه کمالش هدایت نموده است. خداوند، پروردگار همهى آفریدههاست. «و هو ربّ کلّ شى» <22> آنچه در آسمانها و زمین و میان آنهاست، پروردگارشان اوست. «ربّ السّموات والارض و مابینهما» <23> حضرت على علیه السلام مىفرماید: «من الجمادات والحیوانات» یعنى او پروردگار جاندار و بىجان است. «له الخلق والامر تبارکاللّه ربّ العالمین» هم آفرینش از اوست و هم ادارهى آن، و او پرورش دهندهى همه است. مراد از «عالَمین» یا فقط انسانها هستند، مانند آیه 70 سوره حجر که قوم لوط به حضرت لوط گفتند: «أوَ لم ننهک عن العالمین» آیا ما تو را از ملاقات با مردم نهى نکردیم؟ و یا مراد همهى عوالم هستى است. «عالَم» به معناى مخلوقات و «عالَمین» به معناى تمام مخلوقات نیز استعمال شده است. از این آیه فهمیده مىشود که تمام هستى یک پروردگار دارد که اوست و آنچه در جاهلیت و در میان بعضى از ملّتها اعتقاد داشتند که براى هر نوع از پدیدهها خدایى است و آن را مدّبر و ربّ النوع آن مىپنداشتند، باطل است. 1- همه ستایشها براى اوست. «الحمدللَّه» <24> 2- خداوند در تربیت و رشد هستى اجبارى ندارد. زیرا حمد براى کارهاى غیر اجبارى است. «الحمدللَّه» 3- همه هستى زیباست و تدبیر همه هستى نیکوست. زیرا حمد براى زیبایى و نیکویى است. «الحمدللَّه» 4- دلیل ستایش ما، پروردگارى اوست. «الحمدللَّه ربّ العالمین» 5 - رابطهى خداوند با مخلوقات، رابطهى دائمى و تنگاتنگ است. «ربّ العالمین» (نقاش و بنّا هنر خود را عرضه مىکند و مىرود، ولى مربّى باید هر لحظه نظارت داشته باشد.) 6- همهى هستى، تحت تربیت خداوند یکتاست. «ربّ العالمین» 7- امکان رشد و تربیت، در همهى موجودات وجود دارد. «ربّ العالمین» 8 - خداوند هم انسانها را با راهنمایى انبیا تربیت مىکند، (تربیت تشریعى) و هم جمادات ونباتات وحیوانات را رشد وپرورش مىدهد. (تربیت تکوینى) «ربّ العالمین» 9- مؤمنان در آغاز کتاب (قرآن) با نیایش به درگاه خداوند متعال، «الحمدللّه ربّ العالمین» مىگویند و در پایان کار در بهشت نیز، همان شعار را مىدهند که «آخر دعویهم أن الحمدللّه ربّ العالمین»